سياست‌هايی متفاوت؟
ارسالي صميمي ارسالي صميمي


به رغم درگير بودن ارتش آمريكا در جنگی بن بست گونه در عراق، به رغم بزرگترين كسری بودجه تاريخ آمريكا، به رغم محدوديت های محسوس برای آزادی های مدنی و اجتماعی در خود كشور، به رغم كاهش بی سابقه ماليات ها به نفع اقشار متمول و ثروتمند و به ضرر درآمدهای دولت برا ی خدمات اجتماعی ، به رغم افزايش بيكاری در 4 سال گذشته و به رغم مذهب زدگی كم سابقه سياست های دولت بوش ، وی توانست در انتخابات ديروز بر رقيب خود جان كری پيروز شود و برای يك دوره ديگر ساكن كاخ سفيد باقی بماند. در تاريخ آمريكا كمتر سابقه داشته است كه جامعه اين چنين به لحاظ سياسی به جنبش و جوش درآيد، كارزارهای بزرگ حمايت از نامزدان تشكيل شود و حزب دمكرات به لحاظ كمك های مالی دريافتی به چنين ركوردی برسد. به لحاظ كسب آراء نيز به قول شهردار سابق نيويورك جرج واكر بوش بيشترين رای را در تاريخ آمريكا به دست آورده است.
بسياری از كارشناسان نظرسنجی و انتخاباتی را گمان بر اين بود كه شركت هر چه بيشتر مردم در انتخابات عملا به نفع دمكرات ها تمام خواهد شد. اين گزاره نيز در انتخابات ديروز مصداقی نيافت و اگر محاسبات بعدی خلاف ارزيابی های اوليه را ثابت نكند می توان گفت كه تحرك بی سابقه انتخاباتی نه لزوما جوانان ،آنگونه كه گمان می رفت ، بلكه ساير اقشار و گروه های جمعيتی را شامل شد و اين ها نيز لزوما رای خود را به كری نداده اند. اين نيز هست كه آرای زنان ،سياهپوستان، آمريكای لاتينی تبارها و گروه های ديگر اجتماعی كه گمان می رفت كفه ترازو را به نفع نامزد دمكرات ها سنگين كند چنين گرايشی را تبارز نبخشيد.

علت شكست كری را شايد بيش از همه در يك چيز بتوان خلاصه كرد: محافظه كاری جامعه آمريكا. آمريكايی ها در بسياری از موارد به مصداق مثل معروف "هنگام رقابت در اسب سواری نبايد اسب را عوض كرد" از ريسك تعويض رييس كشور در بحبوبه بحران خارجی و درگير بودن كشورشان در جنگ امتناع كرده اند. برای اين مردم كه چه به دلايل واقعی و چه از رهگذر سوء استفاده نئومحافظه كاران گردآمده در كاخ سفيد از حادثه 11 سپتامبر هنوز هم از كابوس و دهشت اين اتفاق دهشتناك رهايی نيافته اند بوش با شعار و تاكيدهايش در مبارزه عليه تروريسم و تامين امنيت، در مقايسه با كری نامزد مقبول تری به شمار آمده است. كری با زيگزاگهايش و با گفتن اين سخن واقعی كه تروريسم هم بايد مثل فحشاء همچون يك ناهنجاری و معضل اجتماعی تلقی گردد و با آن برخوردی درازمدت و چندگانه تدارك ديده شود نتوانست بخش بزرگی از جامعه " 11 سپتامبر زده " را قانع كند كه در تامين امنيت ، در مهار تروريسم و يا در به سرانجام رساندن جنگ عراق بهتر از بوش عمل خواهد كرد. به عبارت ديگر گرچه هنوز بن لادن جولان می دهد و پيام های تهديدآميز می فرستد، گرچه جنگ عراق بستر مناسب تری برای رشد تروريسم فراهم آورده است و گرچه سياست خاورميانه ای بوش نيز در اين راستا عمل كرده است اما ظاهرا شعارهای به ظاهر پرابهت ، پولاريزه ساز و مبتنی بر تقسيم جهان به نيروهای خيروشر كه از سوی وی طرح شده اند نسبت به برخوردهای پراگماتيك تر و مبتنی بر اجماع بيشتری كه از سوی كری عنوان می شدند همچنان در نزد مردم آمريكا از جذابيت بيشتری برخوردارند.
سويه ديگر رفتار محافظه كارانه مردم آمريكا در انتخابات اخير را می توان در نظر سنجی های اوليه ای كه از اولويت های مطرح در نزد اين مردم تهيه شده مشاهده كرد. در اين نظر سنجی ها مسائل اخلاقی و مذهبی، اقتصاد و جنگ عليه تروريسم به ترتيب اولويت های اول تا سوم پرسش شوندگان بوده اند. بی سبب نبود كه كارل روو، رييس ستاد انتخاباتی جرج بوش درشعارها و تاكتيك های انتخاباتی خود توجه ويژه ای را معطوف به تحرك درآوردن 4 ميليون مسيحی مذهبی يی كرده بود كه سال 2000 تمايلی به آمدن به پای صندوق های رای نشان نداده بودند.
چندی پيش از انتخابات، جرج بوش با توجه به حساسيت های اخلاقی كه مسيحيان محافظه كار ظرف 50 سال گذشته با استفاده از انواع و اقسام شيوه های تبليغی و پيام رسانی در جامعه سرايت داده اند كوشيد ممنوعيت ازدواج همجنسگرايان را در قانون اساسی وارد كند. او می دانست كه اين طرح در كنگره شكست خواهد خورد اما برايش می ارزيد كه برای جلب توجه و آراء جامعه ای كه نسبت به دهه های گذشته بيش از پيش از مذهب و تبليغات كشيشان بنيادگرا و محافظه كار متاثر شده است چنين اقدامی را انجام دهد. گفتن ندارد كه 11 سپتامبر و پيامدهای روحی آن نيز بستر مناسب تری برای رواج و گيرايی تبليغات مذهبی فراهم آورده است.
همزمان با انتخابات رياست جمهوری دستكم در 11 ايالت آمريكا نيز مسئله ازدواج همجنسگرايان به همه پرسی گذاشته شده بود. مخالفت همه اين ايالات با رسميت يافتن چنين زندگی های مشتركی خود نشانه ای از حساسيت ها به مسائلی از اين دست بود. به اين ترتيب می توان گفت كه تاكيد منفی محافظه كاران بر گرايش های ليبرال جان كری در مورد ازدواج همجنسگرايان، سقط جنين و آزادی تحقيق و كاربرد سلول های بنيادين جنينی برای درمان بيمارهای لاعلاج سهم معينی در جلب نظر نيروها و اقشار محافظه كار جامعه آمريكا داشته است

در روزهای آتی ارزيابی آرای به صندوق ريخته شده و تدقيق انگيزه های رای دهندگان طبعا شمای كاملتر از چند و چون و دلايل پيروزی بوش و شكست كری به دست خواهد داد. با اين همه يك نكته از هم اكنون روشن و قابل تاكيد است و آن اين است كه جامعه آمريكا به طرز كم سابقه ای قطبی و پولاريزه شده است. امروز بوش و دولت وی در برابر اين مسئله قرار گرفته اند كه آيا اين شكاف كه پيروزی خود را ظاهرا مديون آن هستند را به سود احيای حد معينی از اجماع و انسجام ملی كنار خواهند گذاشت و كم و بيش در مقام نمايندگی طيف های گسترده تری از جامعه برخواهند آمد يا به سبب دينی كه نسبت به رای نيروهای مذهبی و محافظه كار پيدا كرده اند همچنان همان سياست های 4 سال گذشته را حتی در ابعادی شديدتر ادامه خواهند داد؟
تا آنجا كه به حزب دمكرات بر می گردد شكست ديروز ،با توجه به نيرو و اميدی كه برای اين انتخابات بسيج شد، می تواند تا مدت ها حد بالايی از سرخوردگی ، آشفتگی و بحران را در اين حزب در پی داشته باشد.چنين وضعيتی به خود آمدن حزب و تامل در اشتباهات و خطاهايی كه داشته و تدوين يك سياست انتخاباتی كارا برای دور بعد را طبعا آسان نخواهد كرد. هستند دمكرات هايی كه با اشاره به آماده شدن كسانی مانند هيلری كلينتون برای دور بعدی انتخابات رياست جمهوری توان يابی و انسجام دوباره حزب را كار مشكلی نمی دانند اما چه در اين مورد، چه در مورد شرايط احتمالا متفاوت و عادی تری كه انتخابات آتی در آن برگزار خواهد شد و چه در مورد تفاوت ها در سيما و برنامه حزب دمكرات در انتخابات يادشده قضاوت را بايد به عهده زمان گذاشت

در عرصه بين المللی نيز اينك اين سوال مطرح است كه بازی دولت بوش در اين عرصه چه مولفه های جديدی را به نمايش خواهد گذاشت؟ تجربه دولت های نيكسون و ريگان به مثابه دو دولت با سياست های خارجی نسبتا تهاجمی نشانگر آن است كه در دور دوم زمامداري اشان سياست آنها رو به تعديل رفته است. افزون بر اين ، در دست انداز افتادن پروژه جنگ عراق همين حالا هم نئومحافظه كاران تندرو درون دولت بوش را با انزوا و چالش های معينی مواجه كرده است و كسی مثل كالين پاول با سياست های متعادلترش ادامه كار خود با دولت بوش را به " شرايطی " منوط كرده است كه مهمترين آنها كاسته شدن از نفوذ محافل فعال در وزارت دفاع تواند بود. اين نيز هست كه همكاری آمريكا با اروپا در مورد مسئله هسته ای جمهوری اسلامی و نيز تدارك برگزاری كنفرانس بزرگ عراق در مصر در ماه جاری همين حالا هم از چرخشی معين در سياست دولت بوش چه در قبال سازمان ملل و چه در قبال متحدين دور و نزديك آمريكا حكايت دارد. طبيعی است كه چنين نرمش ها و چرخش هايی در مورد ساير مسائل منطقه ای و بين المللی نيز بروز كند. حد اين تعديل ها تابعی از كشاكش و توازن نيروها در دسته بندهای سياسی جامعه آمريكا و در درون كنگره و نيز ميزان تاثير عوامل و روندهای بين الملی خواهد بود. شايد آموزه مهم 4 سال گذشته برای سياست خارجی دولت بوش اين باشد كه در جهان تك قطبی شده نيز، اعمال رهبری كار آسانی نيست و چنين گرايش و سودايی به ويژه با يكجانبه گرايی و اعمال صرف زور حاصل نمی شود. به خصوص جنگ عراق و روندهای پيش و پس آن نشان داده است كه جهان جهانی شده پيچيده تر و نارام تر از آن است كه به سلطه سخت افزاری مورد نظر نئو محافظه كاران تن در دهد. بايد منتظر بود و ديد كه اين آموزه چه اهميت و نقشی در سياست ها و برنامه های خارجی دولت آينده بوش بازی خواهد كرد.
November 4th, 2004


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
مسایل بین المللی